سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ازپس شیشه عینک استاد

سرزنش بار به من می نگرد

باز در چهره ی من می خواند

که چه ها بر دل من من می گذرد

می کند مطلب خود را دنبال

بچه ها عشق گناه است گناه

وای اگر بر دل نوخواسته ای

لشکر  عشق بتازد بی گاه

می نشینم همه ساعت خاموش

بادل خویشتنم دنیایی است

ساکنم گرچه به ظاهر اما

دردلم با غم تو غوغایی است

مبصر امروز چو اسمم را خواند

بی خبر داد کشیدم غایب

رفقا همگی خندیدن  گل تقدیم شما

که جنون گشته به طفلک غایب

بچه ها هیچ نمی دانستند

که من آنجایم دل جای دگر

دل آنها در پی درس ،کتاب

دل من درپی سودای دگر

من به یاد تو آن خاطره ها

یاد آن دوره که بگذشت چو باد

که دراین وقت به من می نگرد

من به یاد تو آن روز بهار

با خیالت خوشم از اول زنگ.........؟




تاریخ : دوشنبه 90/10/26 | 11:44 صبح | نویسنده : بهمن یاراحمدی | نظر

  • عکس
  • قالب میهن بلاگ
  • کارت شارژ همراه اول